بررسی ارتباط توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی در ایران

۲۴ شهریور ۱۴۰۳ | ۰۹:۱۷ اخبار و رویدادها
«ارتباط میان توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی در ایران پساانقلابی» عنوان رساله دکتری احسان عسگری است که با راهنمایی محمدرضا طالبان و حمایت بنیاد ملی علم ایران به پایان رسیده است.
بررسی ارتباط توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی در ایران

به گزارش روابط‌عمومی بنیاد ملی علم ایران (INSF)، جامعه‌شناسی و تحقیقات پژوهشگران در این زمینه از جمله اولویت‌هایی است که در بنیاد ملی علم ایران مورد حمایت قرار می‌گیرد.

«ارتباط میان توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی در ایران پساانقلابی» عنوان رساله دکتری احسان عسگری است که با راهنمایی محمدرضا طالبان و حمایت بنیاد ملی علم ایران به پایان رسیده است.

عسگری با مدرک دکتری تخصصی علوم اجتماعی – جامعه‌شناسی سیاسی از پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی درباره این طرح توضیح داد: بدون شک دو مؤلفه توسعه و عدالت از ارکان اصلی و اساسی هر جامعه برای نیل به پیشرفت، رونق و کارآمدی هستند که سران هر دولت یا حکومتی همواره دغدغه تحقق این مؤلفه‌ها را داشته‌اند. از یک سو، اهمیت این دو مقوله بیشتر از آن جهت مدنظر است که هر دو مفاهیمی پیچیده و چند بعدی هستند که همین موضوع باعث می‌شود که ارتباطی تنگاتنگ میان این مؤلفه‌ها و سایر مؤلفه‌های سیاسی دیده شود.

وی افزود: از سوی دیگر، از آنجایی‌که این دو مقوله دارای پیچیدگی خاصی هستند، همین عامل باعث درهم تنیدگی این دو مؤلفه و بالتبع ارائه و طرح دیدگاه‌های مختلف و گاهی متناقض در مورد آن‌ها و نسبتشان با یکدیگر شده است. در واقع به دلیل ویژگی‌های گفته شده، طبیعی است هنگامی که رویکردی عالمانه برای پیشبرد امر توسعه ملی در دستور کار نظام تصمیم‌گیری و تخصیص منابع قرار می‌گیرد، باید نسبت عدالت اجتماعی با توسعه نیز سنجیده شود.

این محقق و پژوهشگر در ادامه بیان کرد: پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابی که خارج از تجربه تمدنی غرب صورت گرفت از یک سو به معنای عدم پذیرش آن تجربه و از سوی دیگر در صدد خارج کردن جامعه از ذیل تمدن غرب بود. با این حال، خروج از سلطه تمدن غرب به این معنا نیست که جامعه در صدد توسعه و نوسازی مطابق الگوی انتخابی خود نباشد.

وی اضافه کرد: امروز بحث بر سر توسعه یافتن یا نیافتن و یا نوسازی کردن و نکردن نیست؛ چون جامعه ایران از سال‌ها قبل وارد فرآیند توسعه شده است، اگر چه امروز در صدد تغییر الگوی آن از مدل تقلیدی به مدل تأسیسی است. در واقع، آنچه امروزه در جامعه ایران مورد واکاوی و انکشاف قرار گرفته و اذهان را به خود مشغول داشته، این است که چگونه می‌توان مدلی از توسعه‌یافتگی را پیاده نمود که هم تأسیسی باشد، نه تقلیدی و هم اینکه بتواند بر سایر مسائل اجتماعی نظیر نابرابری اجتماعی غلبه کند.

این محقق و پژوهشگر در ادامه گفت: به‌عبارتی، على‌رغم همه مشکلات اجتماعی - اقتصادی موجود در جامعه امروز ایران، آنچه امروزه اهمیت دارد، شناسایی و یافتن نوعی توسعه مناسب و خودی است؛ توسعه‌ای که از یکسو، هم پیامد‌های منفی الگوی تقلیدی را نداشته باشد و هم عملی و قابل اجرا باشد و از سوی دیگر، نه تنها با فرهنگ و تعالیم پذیرفته‌شده جامعه امروز ایران، یعنی فرهنگ و تعالیم دینی اسلام در تضاد و تعارض نباشد، بلکه بر آن منطبق و هماهنگ باشد و بتواند در آن هضم شود. به عبارت دیگر، توسعه‌ای که بتواند زمینه‌های نیل ِبیشتر به مقوله و ارزش‌هایی چون عدالت اجتماعی را مهیا کند.

وی در پایان خاطر نشان کرد: بنابراین نسبت میان توسعه اقتصادی – اجتماعی و عدالت اجتماعی در ایران پساانقلابی هم در سطح کلان و هم در سطح خردتر دولت‌ها و استان‌ها برای وی مهم بوده و بر این اساس تلاش نموده تا با تکیه بر جدیدترین آمار‌های به دست آمده مربوط به مؤلفه‌های توسعه‌یافتگی اقتصادی – اجتماعی و نابرابری اجتماعی به عنوان معرف قابل سنجش مفهوم عدالت اجتماعی که از طریق واحد‌هایی چون مرکز آمار ایران، سازمان برنامه و بودجه گردآوری شده بود، به این هدف دست پیدا کند که در بخش پایانی این مطالعه، یافته‌های مهم و قابل تأملی به دست آمده است.

 

کلیدواژه‌ها: عدالت اجتماعی جامعه ایران بنیاد ملی علم ایران